روان شناسی Emotion Free Trading
[size=x-large][align=center]روان شناسی Emotion Free
Trading[/align][/size]
با تشکر از بچه های خوب سایت
سرمایه که زحمت ترجمه و به اشتراک گذاشتن آن را کشیدند. داستان دو
تريدر
اولين تريدر ما فرديست بنام ند (Ned). او تريدري مبتدي
بوده و بطور ميانروزي و روي فيوچرزS&P500 كار مي كند. سعي او بر
اين بوده است تا تريد هاي موفق و مداومي در طي شش ماه اخير انجام دهد.
متاسفانه او در اين راه كارنامه خوبي نداشته است اما دليل عدم موفقيتش؛
روش كارش نبوده بلكه دليل اصلي نرسيدن به اهدافش و ناموفق بودن در كسب
درآمد همانا نداشتن كنترل بر روي احساسات خود و عملكرد مداوم بر پايه
اميالش بوده است.
در اوايل كار اميد ودلگرمي زيادي بر روي
معاملات S&P داشته است. او همچنين در شغل قبلي خود بسيار موفق بوده
است و بعنوان مسوول چاپ يك شركت خرده فروش و با اعتقاد به يك كار با
كيفيت ؛ تبديل به آدمي موفق شده بود. او هيچموقع در كارش اشتباهات بزرگ
و تاثيرگذاري انجام نداده بود. در واقع او طي مدت نه سال مسووليت در
شركتش؛ تصوير پيشرو و موفقي براي خود ساخته بود كه مايه مباهاتش نيز
بود. در آن زمانهاي نادركه هيچ چيز آنطور كه انتظار داريد خوب پيش نمي
رود نيز او با سرعت و كوشش خود سعي بر حل مشكل نموده و در اكثر اوقات
بحران را به موفقيت تبديل كرده است.
او با علم براينكه
داراي قدرت تصميمگيري صحيح مي باشد؛ اعتقاد داشت كه از اين توانايي مي
تواند در تجارت كالا و سهام نيز بهره ببرد. بنابر اين زمانيكه با
پيشنهاد سخاوتمندانه اي براي خريد شركتش مواجه شد اين را مجالي خوب
يافته و به خود گفت كه اكنون زمان كسب درآمد بيشتر فرا رسيده است و
نبايد فرصت را از دست داد.
تصميم به فروش شركت براي او كار سختي
نبود. او بطور قطع علاقه داشت تجارت مورد دلخواه در خود را داشته باشد
والبته مي دانست بدليل موفقيت در كار قبلي؛ در اين كار نيز موفق خواهد
بود. يكي از دلايل ديگر گرفتن اين تصميم بدون فوت وقت اين بود كه طي دو
سال اخير بقدري مشغله او زياد شده بود كه نمي توانست وقت لازمه را به
خانواده خود اختصاص دهد و ساعات كاري او به هفته اي شصت الي هفتاد ساعت
نيز رسيده بود. و اما دليل ديگر؛ علاقه به كار و تلاش در زمينه اي غير
از شغل فعلي اش بود.
او مطالعاتي زيادي در زمينه بازار تجارت
سهام و كالا انجام داده بود. بسياري از كتب و مجلات در اين زمينه را
خوانده بود. او بطور وضوع به اين باور رسيده بود كه ميتواند تجربيات
موفق تجاري بدست آوده خود را بر روي بازار سهام و كالا نيز اعمال كند.
بدينترتيب با توجه به انجام كار جديد در منزل خود؛ وقت مناسب را به
خانواده اش اختصاص خواهد داد. او با تمام وجود به اين باور رسيده بود
كه در اين راه نيز موفق خواهد بود. در او هيجان و شعف بسياري ديده مي
شد. دومين تريدر داستان ما فرديست به نام جيمز (James) . او نيز
تصميم به معاملات ميانروزي فيوچرزS&P500 گرفته بود. پيشينه او يك
مقدار با ند فرق داشت. او طي چهار سال اخير در بازاربازرگاني سهام و
ارز شيكاگو(Chicago Mercantile Exchange-CME) و همانجا كه S&P500
معامله مي شود كار مي كرد ولي نه بعنوان يك تريدر؛ بلكه بعنوان يك
متصدي ساده. او در بخش خرده فروشي كالا بعنوان متصدي تلفن بوده و كارش
اعمال دستورات خريد و يا فروش مشتريان بوده است.
او از همان روز
اول كارش در اين بازار تجاري؛ آرزوي كار بعنوان يك تريدر را در سر مي
پرورانده ولي ميدانسته كه سرمايه لازم براي ورود به جايگاه يك تريدر را
ندارد(سرمايه اي در حدود ,000$ ). او مي دانست بهترين شانس براي تبديل
شدن به يك تريدر همانا يادگيري اين شغل از تريدرها و بقيه افراد مطلع
در سطوح مختلف و كسب اطلاعات؛ و سپس شروع از سطحي پايين مي
باشد.
جيمز وقت بسياري را به بررسي نحوه كسب موفقيت تريدرهاي
اين بازار صرف كرد. او مي دانست كه افراد موفق واقعي از تكنيكهاي ويژه
و خاصي بهره مي برند. او مثل بقيه ميدانست بطور قطع هشتاد الي نود درصد
تريدرها متضرر مي شوند. او براي خود مشخص كرده بود كه چه مسايلي را كه
بايد فرا بگيرد تا در صورت شروع به كار بعنوان تريدر با سرمايه كم؛ در
راه موفقيت قدم بردارد. او مي خواست هرچه زودتر اين تجارت را شروع
كند.
او يك قسمت از فعاليتش را معطوف به ملاقات با تريدرهاي
موفق كرده بود چه تريدرهاي سطح بالا وچه سطح پايين. او بسار خرسند بود
از اينكه تصميم خود را با افراد موفق و بعضي دفاترCME درميان گذاشته
است. او معتقد بود كه اگر بتواند ازمجموعه اعمال افراد موفق تصويري
براي خود ترسيم كند؛ ميتواند توسط آن مدل تجاري خود را تهيه نمايد. او
اوقات آزاد خود را صرف بيرون كشيدن اسرار موفقيت افراد موفق مي
نمود.
او بسيار چيزها آموخت. او انواع و اقسام متدهاي تكنيكالي
استفاده شده در تمام سطوح كاري را ياد گرفت. او تابحال هيچ معامله اي
بر روي بازار فيوچرز انجام نداده بود ولي هرچقدر با افراد متخصص بيشتري
صحبت مي كرد اعتمادبنفسش نيز بيشتر مي شد. او به اين اطمينان رسيده بود
كه مي تواند تريدر موفقي باشند هرچند در سطوح پايين از نظر سرمايه
اوليه. اما او هنوز هم به دروس مهم ديگري احساس نياز مي كرد. ند
تريدكردن را با حساب 15,000$ شروع كرد. او تصميم گرفته بود كه در آن
واحد فقط يك معامله درحال انجام داشته باشد مگر اينكه به تبحر كافي
رسيده باشد. واقعا هم معامله بسيار خوبي انجام داد و 320 واحد سود كسب
كرد (800$ بدون در نظر گرفتن كميسيون). طبيعتا ند بسيار خوشحال بود از
شروع خوبش.ولي متاسفانه از اين به بعد وقايع بدي رخ داد. |