حمیدرضا قاسمی

[size=x-large][align=center]فصل سوم [/align][/size]
3.1 مثلثهاي قطري
يك مثلث قطري يك الگوي حركت است كه هنوز عكس العمل خود راظاهر ننموده ، همچنان اين يكي از خصوصيات اصلاح كننده مي باشد. مثلثهاي قطري ساختار موج در يك محل خاص را تعويض مي نمايند. بطوريكه با حركت خود ، مسير سابق را دنبال نمي كنند و سومين موج هرگز كوتاه تر از بقيه نيست. بهر حال مثلثهاي قطري تنها يك ساختار 5 موجه در مسير روند اصلي مي باشند كه موج چهارم هميشه حركتي در محدوده حركت موج اول دارد. بندرت يك مثلث قطري ممكن است در پايان يك كوتاه سازي اتفاق بيافتد اگر چه در تجربه ما هر كوتاه سازي فقط در حاشيه هاي كوچك رخ مي دهد.

پايان قطري
همانطور كه اليوت تعبير كرده است ، هر پايان قطري يك نوع ويژه از موج اصلي است كه در موقعيت 5 موج ، وقتيكه حركت قبلي بسيار سريع و بسيار طولاني بوده باشد اتفاق مي افتد. درصد بسيار كوچكي از پايان هاي قطري در موج C از سري موجهاي a-b-c در دومين يا سومين سه تايي ظاهر مي شوند(اين بخش در فصل 9 بيشتر تشريح خواهد شد). انها فقط در موج پاياني C ديده مي شوند با اين همه انها در نقاط پاياني از الگوهاي بزرگ پديدار شده و نشان دهنده خستگي يك روند بزرگ مي باشند.

پايانهاي قطري يك شكل گوه مانند با دو خط همگرا ساخته ، هر زير موج انها شامل موجهاي 1،3،5 بوده و هر كدام به سه زير موج فرعي تقسيم و يك موج يكدست را پديد مي اورند.شكل 15-1 و 16-1 پايانهاي قطري كه نوعي موقعيت در يك موج حركتي بزرگ است را به نمايش گذارده اند.
[attachment=39]
[attachment=40]
ما در يك مورد الگوي مرزي را يافتيم كه واگرا بودند. يافت يك گسترش واگرا يك استثناء مي باشد. بهر حال وجود چنين مواردي از نظر تجزيه و تحليل خوش ايند نيست با انكه سومين موج ، حركت كوتاهتري نموده و الگو بزرگتر از نرمال بود و تقسيرهاي ديگري امكان پذير بود بهمين دلايل ما انرا يك دگرگوني بحساب نياورديم.

محل تبلیغات

حمیدرضا قاسمی

3.2 قطريها
پايانهاي قطري در اين اواخر در درجه Minor در سال 1978 و در درجه Minute در فبريه تا مارس 1976 و در درجه Subminuette در ژوئن 1976 اتفاق افتاده است. شكل 17-1 و 18-1 دو مورد را نشان مي دهد كه يكي بالا رونده و ديگري پايين رونده و حقيقي مي باشند. شكل 19-1 وقوع واقعي يك مثلث قطري را نشان مي دهد. نكته مهم در تمام اينها تغيير در پي گيري مسير است.
[attachment=41]
[attachment=42]
[attachment=43]
اگر چه در مثالهاي شكل 15-1 و 16-1 نيست ، موجهاي پنجم از مثلثهاي قطري اغلب پايان يك جهش هستند. براي مثال خط روند را در پايان موجهاي اول و سوم قطع مي كنند. شكل 17-1 و 19-1 يك مثال واقعي از اين موضوع مي باشد.در صورتيكه volume در حال كاهش در مثلث قطري مي باشد ، پايان الگو با يك افزايش نسبي در volume زمانيكه جهش رو به بالا اتفاق مي افتد ، همراه است. و بندرت زير موج پنجم خط رزيستنس را قطع نمي نمايد. يك صعود قطري يك نزول سريع است كه هميشه پس از يك سقوط سريع با بازگشت به نقطه اول پي گيري مي شود. يك سقوط قطري يك اوج گيري سريع است كه معمولا پس از يك حركت رو به بالا نزول مي كند. براي توضيح بيشتر موج پنجم ، موج هاي پنجم قطع كننده و پايان دهنده مثلث قطري بوده و جمعاً نشانه برگشت هيجاني به امتداد مسير و اشاره به تغيير در درجه هاي مختلف و در هم اميختن شدت موج هاي بعدي در مسير مخالف است.

حمیدرضا قاسمی

3.3 هدايت قطريها
وقتي مثلثهاي قطري در موقعيت موج 5 يا 3 اتفاق مي افتد ،‌ انها الگويي را كه اليوت تشريح كرده بشكل 3-3-3-3-3 مي سازند. اگر چه روشن شده است كه تغيير در اين الگو بعضي از اوقات در موقعيت موج اول از حركت در موقعيت موج A از زيگزاگها ظاهر مي شوند. مشخصه اينحالت تداخل موج اول و چهارم و همگرايي خط هاي مرزي در داخل يك شكل گوه مانند و در يك مثلث قطري مي باشد.
اگرچه بخشهاي فرعي يا زير موجها متفاوت بوده ويك الگوي 5ـ3ـ5ـ3ـ5 را ترسيم مي نمايند. ساختار اين الگو (در شكل 20-1)در قوانين اصل امواج اتفاق مي افتد كه حركت بزرگ به 5 موج تقسيم و حركت در جهت مخالف با سه موج پايان قطري را مي سازد. تحليلگران بايد مراقب اين موضوع باشند كه اين الگو براي بيشتر توسعه هاي معمولي شامل يكسري موجهاي اوليه و ثانويه ، بدون خطا مي باشد. كليد اصلي شناخت اين الگو كندي مشخص تغيير قيمت موج پنجم نسبت به موج سوم مي باشد. در مقايسه پيشرفت موجهاي اول و دوم ، سرعت در دو دوره كوتاه افزايش يافته عرض اغلب پهن مي گردد(بعنوان مثال تعدادي از سهام شركتها ويا زير شاخه هاي انها).
[attachment=44]
[attachment=45]
شكل 21-1 يك مثال واقعي از يك هدايت مثلث قطري را نشان مي دهد. اين الگو بوسيله ار.ان.اليوت كشف نگرديده بود اما فراواني پيدايش اين الگو انقدر بوده است كه در مورد اعتبارش مارا قانع سازد.

حمیدرضا قاسمی

3.4 موجهاي اصلاح كننده
حركت بازار بر خلاف روند از درجه بزرگتر از خود ، يك ستيز است. ستيز در يك روند بزرگ از تشكيل يك ساختار حركت تمام رو به جلو ، جلوگيري مي نمايد. اين ستيز بين دو روند متضاد ، موجهاي اصلاح كننده از درجه كوچكتر را، اشكار و قابل شناسائي مي سازد ، كه هميشه باساني بامقايسه با روند اصلي شناخته مي شوند. و نتيجه ديگر اين ستيز بين روندها ، در واقع موجهاي اصلاحي با مسير متفاوت بعنوان بخشي از موجهاي حركت مي باشد. بعلاوه ، بعضي اوقات انها افزايش يا كاهش در پيچيدگي يا به عبارتي ، زير موجهاي تكنيكي از درجه اي كه مي تواند پيچيدگي انها يا طول زمانشان ، انها را در درجه ديگري قرار دهد ، را اشكار سازند. به همه اين دلايل ، شناسائي انها در موجهاي اصلاح كننده الگو مي تواند، تا وقتيكه انها كامل نشده اند و پشت سر هم قرار نگرفته باشند ، سخت باشد. در پايان ، موجهاي اصلاح كمتر از موجهاي حركت قابل شناسائي مي باشند.تحليلگران اليوت بايد تمرين و هوشياري بيشتري در اناليز بازار ، زمانيكه يك حالت اصلاحي پيچيده وجود دارد ،نسبت به زمانيكه قيمتها در يك روند مداوم رو به جلو هستند ، داشته باشند.

يك قانون خيلي مهم كه از مطالعه اصلاح كننده ها در الگوهاي گوناگون نتيجه گرفته شده ، نشان مي دهد هرگز اصلاح كننده ها 5 تايي نيستند و فقط موجهاي حركت رو به جلو 5 تايي مي باشند. بهمين دليل ، يك 5 موج اوليه در حركت مخالف روند اصلي ، پايان يك اصلاح نيست و فقط بخشي از ان است. تصاويري كه در طول فصل 9 اين دوره ارائه مي شود اين مبحث را تشريح خواهد نمود.
مرحله اصلاح در دو ساختار پديدار مي شود. اصلاحهاي سريع ، كه زاويه اي مخالف روند اصلي مي سازند. و اصلاحهاي Sideway ، كه هميشه يك پي گيري اصلي از موج قبلي يا بنوعي بازداشتن حركت يك موج و برگشت به نقطه اول ، و بدين معني كه از مجموعه انها حركت هاي Sideway پديدار مي گردند. اين مبحث از معيارها در فصل 10 بتفصيل ارائه خواهد گرديد.
الگوهاي ويژه بازگشتي در چهار دسته اصلي گروه بندي مي گردند:
زيگزاگها( (5-3-5 ، در سه گونه :‌ يك مرحله ، دو مرحله ، سه مرحله
مسطح ها ( 5-3-3 )، در سه گونه : عادي ، بسط يافته ، و مداوم)
مثلث ها ( 3-3-3-3-3 )، در چهار گونه : سه گونه ان(صعود كننده ، نزول كننده ، و متقارن) و يك نوع ان توسعه يافته (برگشت متقارن)

حمیدرضا قاسمی

3.5 زيگزاگها
يك زيگزاگ تنها دريك بازار صعودي يك الگوي كاهشي سه موجه ساده مي باشد كه باA - B - C علامت گذاري مي گردد.ترتيب بندي زيرموجها 5 -3 -5 است و بطور محسوسي انتهاي موج B پايينتر از موج Aقرار مي گيرد ، تصاوير 22-1 و 23-1 اين موضوع را نشان مي دهند.
[attachment=46]
دريك بازار كاهشي ، يك اصلاح برگشتي درجهت مخالف ، چنانكه درشكلها 24 -1 و 25 -1 نشان داده شده ، تشكيل مي شود. اغلب براي شناسائي ، يك زيگزاگ دريك بازار افزايشي بصورت يك زيگزاگ معكوس شده يا قرينه زيگزاگ قبلي است .
[attachment=48]
بعضي اوقات زيگزاگها دوبار يا سه بار متوالي اتفاق مي افتند ، مخصوصا وقتيكه اولين موج ، بازگشت نرمال يا كوچكتري داشته است. با اين حقيقت ، هر زيگزاگ بوسيله توليد يك فاصله سه تايي جدا مي شود كه زيگزاگ دوگانه يا سه گانه خوانده مي شود.( شكل 26-1 را ببينيد). اين شكلها شبيه توسعه يك موج عكس العمل (بازگشت)مي باشد كه معمولا كم پيش مي ايد.
در حقيقت در استاندارد و ليست سهام 500(ترجمه: Stock 500 يكي از سهامهاي بورس امريكا) رخداد ان در ژانويه 1977 تا مارس 1978 كه مي توان گفت يك زيگزاگ دوگانه مي باشد را مي بينيم.(شكل 27-1 را ببينيد). مي توان اصلاح در سهام Dow(ترجمه: يك گروه مهم از سهام امريكا) را از ژولاي تا اكتبر 1975 كه با برگشتها يش ، زيگزاگهاي متوالي دوگانه را بنمايش گذاشته است، را ديد، كه موجهاي چهارم بندرت اتفاق مي افتد.(شكل 28-1 را ببينيد)
[attachment=47]
[attachment=49]
[attachment=50]
ار.ان.اليوت زيگزاگهاي دوگانه و سه گانه را نامگذاري و سه تائيهاي دوگانه و سه گانه (در بخش هاي بعدي خواهد امد) را مختصرنويسي نموده ، او حركتهاي واسط را با موج X علامت گذاري نموده بود. چنانكه اصلاحهاي دوگانه را باA-B-C-X-A-B-C نامگذاري نموده است. متاسفانه اين علامت گذاري نامناسب از نظردرجه ، داراي زيرموجهايي از هر الگوي ساده بوده است. انها در حقيقت نامگذاري درجه اي كوچكتر از برگشت درست بود. آنها دو درجه كوچكتر هستند. ما اين مشكل رابوسيله شيوه نمادسازي رفع كرديم.برچسب گذاري متوالي اجزاي موجهاي برگشت دوگانه و سه گانه را Z,Y,Wميناميده چنانكه در الگو ، بصورت متوالي (W,X,Y) يا (W,X,Z) علامتگذاري مي گردد. حرف W حالا اولين الگوي برگشتي را در يك برگشت دوگانه يا سه گانه مشخص مي نمايد ، Y دومين و Z سومين برگشت سه گانه را نشان مي دهد. هر زير موج از انجائيكه (مانند A,B يا C بعلاوه D يا E از يك مثلث - در بخش هاي بعدي خواهد آمد) حال مي دانيم دودرجه كوچكتر از برگشت اصلي مي باشد. هر موج X يك موج واكنشي بوده و بدين دليل هميشه يك موج اصلاح كننده است. يا بعبارت ديگر بنوعي يك زيگزاگ است.

حمیدرضا قاسمی

[size=x-large][align=center]فصل چهارم [/align][/size]
4.1 مسطح ها(5-3-3)
يك اصلاح مسطح با يك زيگزاگ كه داراي زيرموجهاي 5-3-3 باشد ، متفاوت است ، همانگونه كه در شكل 29-1 و 30-1 نمايش داده شده.تا زمانيكه در اولين حركت ، موج A قدرت حركت رو به پايين با 5 موج راندارد ، يك زيگزاگ است. تعجب اور نيست كه موج عكس المعل B قدرت برگشت را نداشته و تا نزديكي شروع موج A باز مي گردد. موج C در بازگشت ، معمولا حركت خود را در محدوده پايان موج A يا كمي دورتر پايان مي دهد.
[attachment=51]
در بازار نزولي ، الگو تقريبا معكوس مي گردد. شكل 31-1 و 32-1 اين موضوع را نشان مي دهد.
[attachment=52]
برگشتهاي مسطح معمولا زيگزاگ امواج سابق را كمتر دنبال مي كنند. انها علامت درگيري يك روند بزرگ و قوي و مقدمه يا پيرو يك گسترش هستند. افزايش قدرت روند باعث پايان يافتن روندهاي مسطح ميشود. معمولا در داخل عكس العملها ، چهارمين موج وقتي كه دومين موج كوچك باشد مسطح ها را تكرار مي كند.
چه رخدادي را ممكن است دو مسطح بناميم . بهر حال اليوت اين فرمها را در دو سه تايي دسته بندي كرده است. ما اين موضوع را در فصل 9 بحث خواهيم كرد.
لغت مسطح براي يك A-B-C كه داراي زير موجهاي 5-3-3 باشد مورد استفاده قرار مي گيرد. هر چند در فرهنگ اليوت سه نوع از تصحيحهاي 5-3-3 با ساختارهاي مختلف شناسائي شده است. در يك تصحيح عادي ، موج B در محدوده اغاز موج A پايان مي يابدو موج C در پايان موج A يا مقدار جزئي پس از ان تمام مي شود. و ما اين فرمها را در تصاوير 29-1 تا 32-1 مي بينيم .بجز فرمهاي عادي ، توسعه هاي مسطح فرمهاي ديگري نيز دارند كه شامل يك افزايش قيمت كه مقدم بر يك موج عكس العمل است، مي باشد. اليوت اين دگرگوني بي قاعده را مسطح خواند، اگر چه لغت بي ربطي است و انها بسيار معمولي تر از مسطح ها هستند.

حمیدرضا قاسمی

4.2 توسعه مسطح ها
در توسعه مسطح ها موج B از الگوي 5-3-3 در بعد از نقطه شروع موج A و موج C در نقطه اي پس از پايان موج A پايان مي پذيرد. اين موضوع در تصاوير 33-1 و 34-1 براي يك بازار افزايشي (روند رو به بالا ) و در تصاوير 35-1 و 36-1 باي بازار كاهشي (روند رو به پايين ) نشان داده شده است. ارايش بازار معدل صنعتي داو جونز (Dow Jones Industrial Average = DJIA) در ماه هاي اگوست تا نوامبر 1973 يك اصلاح مسطح توسعه يافته از نوع بازار نزولي ،يا يك مسطح توسعه يافته معكوس را تشكيل داده است. ( شكل37-1 را ببينيد)
[attachment=53]
[attachment=54]
[attachment=55]
در بعضي حالتهاي نادر الگوي 5-3-3 ، موج B مانند مسطح گسترده پس از نقطه شروع موج A پايان مي پذيرد اما موج C در حركت خود از نقطه پايان موج A نمي گذرد و كمي قبل از ان پايان مي پذيرد كه انرا مسطح جاري مي ناميم. تصاوير 38-1 تا 41-1 اين موضوع را نشان مي دهند. نيروهادر يك روند بزرگ همان چيزي هستند كه الگوها را ايجاد مي كند. اين مهم است ، وقتي يك مسطح جاري ايجاد مي گردد كه بخش هاي فرعي داخلي طبق قوانين اليوت قرار گرفته باشند. بعنوان مثال اگر موج B بجاي سه موج به پنج موج تبديل شود ، انگاه بيشتر شبيه يك 5 موج عكس العمل از يك درجه بزرگتر مي باشد. قدرت موجهاي عكس العمل در تشخيص اصلاحهاي مداوم مهم مي باشد كه تنها در بازار هاي قوي و سريع رخ مي دهد. اينجا يك هشدار لازم است، ما بزحمت چند نمونه از اين اصلاح را در ثبت قيمتها يافته ايم. پس هرگز يك موج اصلاحي را با اين شيوه قبل از پايان الگو شماره گذاري نكنيد ، وگرنه از هر 10 بار ؛ 9 بار را بخطا شماره گذاري مي كنيد. در عوض مثلثهاي مداوم بسيار عموميت بيشتري دارند. ما اين موضوع را در فصل 8 خواهيم ديد.
[attachment=56]
[attachment=57]

حمیدرضا قاسمی

4.3 مثلثها
مثلثها ظهور و بازتاب موازنه نيروها هستند. ايجاد يك حركت SideWay معمولاً از تركيب كاهش volume ، و تغييرات ايجاد مي گردد. مثلثها معمولا داراي 5 موج اورلپ شده بوده (ترجمه : overlap رويهم افتادن موجها) كه داراي زير موجهاي 3-3-3-3-3 و a-b-c-d-e مي باشند. يك مثلث از اتصال نقاط پاياني a,c و b,d بيكديگر تشكيل مي شود. موج e مي تواند در بالا يا پايين خط a-c پايان پذيرد ، تجربه نشان داده كه در بيشتر موارد عبور موج e از خط a-c اتفاق نمي افتد.
دو گونه مختلف از مثلثها وجود دارد: انقباضي و گسترده. سه نوع مثلث انقباضي وجود دارد: متقارن ، صعودي و نزولي كه در شكل 42-1 نمايش داده شده است. در مثلثها نوع نادر و كمياب وجود ندارد و هميشه با همان الگوها و متقارنهاشان كه در شكل 42-1 نشان داده شده ظاهر مي گردند.
[attachment=58]
شكل 42-1 نشان دهنده مثلثهاي انقباضي و فضاي عملكرد قيمت در انهاست ، كه ممكن است انها را مثلثهاي با قاعده بخوانيم. بهر حال ، اين خيلي مهم است كه موج b از موج a در يك مثلث انقباضي عبور كرده و موج a شروع يك مثلث گسترده باشد. اين موضوع در شكل 43-1 امده است با وجود اين انها بصورت SideWay ( ترجمه : حركت مستقيم بازار ) ظاهر مي شوند. همه مثلثها زيرگروه مثلثهاي مداوم هستند و نتيجه اصلي موجهاي قبلي موج پاياني e مي باشد.
[attachment=59]

حمیدرضا قاسمی

4.4 مثالهاي مثلث
حال چند مثال از تشكيل مثلثها در چارتها را در اين دوره بيان مي كنيم. چنانكه مي دانيد ، زيرموجها در يك مثلث ، زيگزاگها هستند ، اما بعضي اوقات يك زير موج ( مثلا موج c) بيشتر از بقيه ، فرمهاي پيچيده بخود گرفته و شكلهاي عادي يا گسترده ، يا زيگزاگهاي تودرتو را مي سازد. در موارد كمياب يكي از زير موجها ( معمولا موج e ) خود توليد يك مثلث را مي نمايد چنانكه يك الگوي 9 موجه كامل را توليد مي كند. بنابراين مثلثها نيز شبيه زيگزاگها گاهي اوقات مثلثهاي متشابه و متوالي را توليد مي كنند ، يك نمونه در بازار نقره در 1973 تا 1977 اتفاق افتاده است.( شكل 44-1 را ببينيد)
[attachment=60]
اگر چه به احتمال قوي اين اتفاق نادر در موج دوم براي تشكيل يك فرم مثلثي ظاهر مي گردد ، اما مثلثها تقريبا هميشه در يك موج عملكرد نهايي در الگوي از يك درجه بالاتر ظاهر مي شوند ، بعنوان مثال هنگاميكه موج چهارم در يك برگشت ، مانند موج B در يك A-B-C يا موج پاياني X در يك زيگزاگ دوگانه يا سه گانه يا در يك اتصال باشد را عنوان نمود.(كه در فصل 9 توضيح داده خواهد شد) يك مثلث همچنين ممكن است در يك الگوي عملكرد پاياني در يك اصلاح تركيبي تشكيل شود ، بعنوان مثال در فصل 9 خواهيم گفت ، يك مثلث هميشه قبل از موج نهايي در الگويي از درجه بزرگتر ، در حالت اصلاح تركيبي خواهد بود.

در بازار سهام ، وقتي يك مثلث در موج چهارم اتفاق مي افتد ، در موج پنجم گاهي پرسرعت بوده و بخش زيادي از مثلث را مي پيمايد. اليوت از لغت پرتاب در اشاره به اين قضيه استفاده مي كند ، موجهاي حركتي كوتاه ساخت مثلث را پي گيري مي نمايند. پرتاب معمولا يك عكس العمل است ، اما مي تواند يك پايان قطري باشد. در بازار هاي نيرومند ، پرتاب وجود ندارد ، اما در عوض يك موج پنجم طولاني خواهد داشت. بنابراين اگر يك موج پنجم ادامه دهنده يك مثلث پرفشار باشد ، داراي يك نيرو و فشار معمولي خواهد بود ، اين احتمالا علامت يك موج بلند است. پس از مثلث ، يك عكس العمل قوي از درجه بالا يا يك موج طولاني در ادامه خواهد امد ، توضيحات بيشتر درفصل 29 داده خواهد شد.

شواهد تجربي ما از مثلثها بطور مثال در شكل 15-3 نمايش داده شده است. بنظر ما بسياري اوقات محل تلاقي خطوط مرزي يك مثلث فشرده با يك دو راهي در بازار همراه است. تعداد زياد اين رخداد قرار دادن انرا در رديف معيارهاي اضل امواج توجيه مي نمايد.

هنگاميكه كلمه افقي براي مثلثها بكار مي روند ، اشاره به ساخت مثلثهاي اصلاحي مي نمايند ، در حاليكه بر خلاف ان هنگاميكه كلمه قطري استفاده مي شود اشاره به ارايش مثلثهاي حركتي مي كند. اين موضوع درفصل 5 بحث خواهد شد. پس بكار بردن مثلثهاي افقي و مثلثهاي قطري تفكيك اين دو ويژگي انها در اصل امواج است. براي ساده كردن تحليلگران ممكن است از لغتهاي triangle يا مثلث و wedge يا گوه بجاي يكديگر استفاده كنند. اما بخاطر داشته باشيد كه مطالعه كنندگان تكنيكال چارت ، مدتهاست كه از اين لغتها به يك منظور استفاده مي نمايند. تفاوت گذاشتن براي اين دو مي تواند مفيد باشد.

محل تبلیغات