POUYA

ON BALANCE VOLUME (O B V)
مهمترين انديكاتور براي تعيين ميزان حجم است وقتي قيمتها رشد نمايند obv هم رشد ميكند وبا كم شدن قيمتها obv هم كم ميگردد ضمنا واگرايي آ» با نيز مهم است .


PARABOLIC SAR
وقتي قيمتها در يك روند هستند به ما كمك ميكند تا زمان شكسته شدن روند را تشخيص بدهيم .
از نوع Laging مي باشد.
انديكاتوري است كه شباهت زيادي به M.a دارد و همانند آن عمل ميكند منتها به جاي خط
بصورت نقطه بيان ميشود، هر گاه مقدار بازگشت ترند به حد نصاب تعريف شده برسد نقطة
جهت مقابل را بر خلاف ترند جاري مياندازد.
نتايج:
1) هر گاه نقاط زير چارت افتاد up trend كه به ما سيگنال bulish مي دهد.

2) هر گاه نقاط روي چارت بيفتد نشان دهندة Down trend مي باشد و به ما سيگنال bearish
ميدهد.

3) نقاط به هم نزديك شوند ضعف ترند جاري را به ما معرفي ميكند و هر گاه نقطا از هم دور شوند تقويت ترند جاري را به ما معرفي ميكند.

4) هر چه فاصلة نقاط از چارت بيشتر شود تقويت ترند و هر چه فاصلة نقاط از چارت كمتر شود تضعيفترند ميباشد.

1) افتادن نخستين نقطه در جهت عكس ميتواند هشداري باشد مبني بر تغيير جهت بازار
توجه: دقت اين انديكاتور از Ma بالاتر است ولي همانند Ma در روندهاي خنثي خوب جواب
نميدهد و نقطة ضعف اين انديكاتور ميباشد.

محل تبلیغات

POUYA

PERCENTAGE VOLUME OSILATOR
بعنوان وسيله اي براي تشخيص افزايش وكاهش حجم بكار ميرود .


PRICE CHANNELS
شبيه باند هاي بولينگر است ودر بالا وپايين قيمت رسم ميگردد ونشانه بي ثباتي ميباشد .


PRICE OSILATOR (INCLUDING PPO)
يك انديكاتور كه براساس تفاوت بين دو ميانگين متحرك تهيه شده است وبيان كننده همدرصد وهم ميزان حقيقي اختلاف است .


PRICE BY VOLUME
يك هيستو گرام افقي كه نمايشگر جمع حجم در رنج واقعي قيمت است .


RATE OF CHANGE
ساده ترين انديكاتور مومنتوم است ومقايسه قيمت در دو بازه زماني است .

POUYA

RELATIVE STRENGHT INDEX (R S I)
يك نوسان نگار مومنتوم و مقايسه بين ميزان افزايش وكاهش قيمت است .
شاخص توان نسبي بازار
انديكاتور خيلي خوبي مي باشد، خيلي سنگين حركت ميكند و روي آن زياد كار كنيد (دقيق حرف ميزند).
اين انديكاتور Leading ميباشد.
كاربرد آن در نواحي bulish و bearish و اشباع خريد و اشباع فروش مي باشد همچنين در
Divergnce + و – هم استفاده مي شود .

اگر شاخص RSI با جهت چارت متناسب باشد. چارت بالا رو است.
چارت پائين رو سيگنال پايينرو ميدهد.
داراي خط مركزي 50+ به عنوان Center Cross Over Line ميباشد
بالاترين 100+ و پايينترين 0 مي باشد.
كه بين اين دو قسمت را دوباره به 75+ و 25+ تقسيم مي كنيم

نتايج:
1) اگر از 25 و 50 بالاتر رود bulish است.
2) اگر از 75 و 50 پايينتر رود bearish است.

75 به بالا over Bught مي باشد.

25 به پايين over sold مي باشد.

هر گاه در over Bught باشيم روند حركت Rsi به طرف پايين 75+ باشد و چات uptrend باشد و
هر گاه خط 50+ به وسيلة RSI شكسته شد و چارت خط روند صعودي را شكست ميگوييم DIVERgence (-) رخ داده است و ما Sell ميگيريم.
و در DIVERgence (+) برعكس حالت بالا ميباشد. دورة پيشنهادي 14 ميباشد.

POUYA

STANDARD DEVIATION
يك انديكاتور براي نشان دادن بي ثباتي است ونشان ميدهد كه چگونه قيمت منتشر مي شود .



STOCHASTIC OSCILATOR
يك انديكاتور مومنتوم كه نشان ميدهد قيمت بسته شدن ونسبت آن را با قيمتهاي بالا وپايين دوره هاي گذ شته .
براي حركت ناگهاني مي باشد و از نوع leadind مي باشد. و مشابه انديكاتور RSI ميباشد.
اين انديكاتور موقعيت قيمت پاياني را نسبت به يك دامنه تعريف شده بيان ميكند كه آن دامنه را
K% مي نامند.

دوره را 14 قرار مي دهيم.
همچنين داراي يك پارامتر %D ميباشد كه يك SMa(3) مي باشد.
سيگنالهاي مربوط به %D: هر گاه %D زير %K افتاد تاييد up trend و نشانة bulish مي باشد در
beaRIsh بر عكس حالت بالا مي باشد.
نقطة برخورد %D با %K نشاندهندة امكان تغيير جهت چارت مي باشد.
تقسيم بندي شاخص SO همانند RSI ميباشد و همان نتايجي كه با RSI ميشود بدست آورد
با SO هم به همان نتايج ميرسيم.

POUYA

STOCH RSI
يك نوسان نگار كه اندازه گيري ميكند ميزان اختلاف R s i را با رنج آن .


T R I X
يك انديكاتور مومنتومكه براساس در صد r o c از بين سه ميانگين متحرك نمايي در مورد قيمت بسته شدن به كار ميرود .


ULTIMAT OSILATOR
يك نوسان نگار كه توسط سه بازه زماني مختلف بكار مي آيد .


WILLIAMS %R
يك انديكاتور براي تشخيص شرايط خريد وفروش زياد .
انديكاتوري است Leading داراي %R ميباشد داراي سرعت و شتاب زياد است.

داراي خط مركزي 50- Center cross over مي باشد.
تقسيمبندي بين 100- و 75- و 25- و 0 ميباشد. همانند شاخص RSI عمل ميكند و نتايج
W%R همانند RSI ميباشد:
1) Bulish و Bearish

2) Over bught و over sold

3) Divergence+ و –

POUYA

انديكاتور Demarker:
كه بين 0 الي 1 متغير است تقسيم بندي پيشنهاد شده بين 3/0 و 7/0 مي باشد (300/0 و 700/0)
شباهت زيادي به CCI دارد و همانند آن در خارج از تقسيمبندي (3/0 و 7/0) تقويت ترند را شاهد ميباشيم.
نتايج:

1) اگر از 7/0 به سمت بالا حركت كرد به ما Bulish قوي

2) اگر از 3/0 به سمت پايين حركت كرد به ما Bearish قوي ميدهد

3) بين 7/0 و 3/0 اگر به بالا رفت Bulish ضعيف ميدهد و اگر به پايين رفت Bearish ضعيف مي
دهد انديكاتوري نسبتاً ضعيف ميباشد و قسمتهايي از روند را فيلتر ميكند (مانند CCI)


انديكاتور Momentum (لحظهاي و آني):
اين انديكاتور از نوع Leading ميباشد. با سرعت بسيار زياد حركت ميكند يعني تغييرات لحظه اي را با هر نوسانات كوچك با هر پونيتي جابجاي نشان مي دهد (Chang of rate)

در تايم فريمهاي پايين و در شوتهاي لحظه اي كاربرد دارد (تايم فريم پيشنهادي من 5 و 15 و 30 ميباشد) داراي شتاب زياد و سرعت بالايي بوده و از نظر زماني به چارت خيلي نزديك است و با
چارت هم زمان پيش مي رود.
طرز كار انديكاتور: Close كندل اولي و Close كندل آخري را در يك دورة مشخص مورد بررسي قرار
ميدهد و به كندلهاي ديگر كاري ندارد.
داراي خط مياني 100+ مي باشد (Center cross over line) اگر از خط 100+ بالا رود bulish و اگر
از خط 100+ به پايين رود bearish دقيق ميباشد.
به دليل سرعت بالا و نزديك بودن به چارت احتمال شكستن بالا ميباشد و زياد دقيق نیست.
به عنوان Divergence+ و – مي توان استفاده كرد ولي زياد دقيق نميباشد و معمولا با انديكاتور ديگري به كار مي رود (مانند Macd …)

POUYA

Adx
در مورد Adx
بهترين علامتي كه ميتوني ازش بگيري اينه
براي بايBuy)
Adx >20
Di+كراس با Di_ بكنه ترجيحا زير خط 15 جهتش هم بالا باشه
for sellبرای سل:
Adx بازهم بابلي 20 به سمت بالا
Di_ هم كراس با Di+ به سمت بالا

انديكاتوري است كه براي تشخيص قدرت بازار به كار ميرود شاخص ADX نميتواند جهت چارت
را به ما بگويد.
علاوه بر ADX دو شاخص ديگر به صورت نقطه چين نشان ميدهد كه يكي از آنها DI+ و ديگري
DI- ميباشد.
شاخص ADX بين 0 تا 100 متغير است (100+ ~ 0) تقسيم بندي آن بين 0 و 20 و 40 و 60 و
100 ميباشد.
1) هرگاه شاخص ADX به سمت بالا حركت كند نتيجه ميگيريم كه قدرت بازار در حال افزايش
ميباشد (شروع يا تقويت روند جاري)

2) هر گاه شاخص ADX به سمت پائيين نزول كند ضعف ترند جاري و يا ورود به نواحي روند خنثي
ميباشد بيشترين كاربرد آن در up trend و down مي باشد.

3) هر گاه DI+ روي DI- افتاد آنگاه bulish

4) هر گاه DI- روي DI+ افتاد آنگاه bearish

5) هر گاه فاصلة DIها از هم زياد شود تقويت ترند است.

6) هر گاه DIها از هم فاصلة كمي داشته باشد تضعيف تر نداشت.

7) نقطه برخورد دو DI+ و – امكان تغيير جهت ترند مي باشد (تغيير جهت روند جاري(

محل تبلیغات